مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت صدم

خانم ربکا لیسنر» را بشناسیم

متنی از آمی مک‌کینون» مطالعه کردم و با تزهای این زن ربکا لیسنر» بیشتر آشنا شدم. آنچه من آشنا شدم را می‌نویسم. اول بگویم در آمریکا یک سنت است نامزدها تیم‌های خود را رو می‌کنند تا علاقمندی رأی‌دهندگان را به خود بیشتر کنند. او حالا دست دیگر خانم کامالا هریس» نامزد هندی‌تبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست؛ یعنی در صورت پیروزی کامالا هریس او رئیس شورای امنیت ملی‌ست. یک ضرب‌المثل هم در آمریکا رایج است: پرسنل شما، همان تِ شما هستند.»

 

چیز دیگر این است در آمریکا رشته‌ی "زمامداری" هم وجود دارد، که او در دانشگاه جرج‌تاون این رشته را گذراند البته دانش‌آموخته‌ی هاروارد است. می‌گویند این زن یک پژوهشگر حوزه‌ی راهبرد کلان است و هوش بالایی دارد، اما فردی عمل‌گراست. استراتژیستی که در مورد سرشت قدرت آمریکا آثار انتشار داد. اعضای حزب دموکرات وی را فردی کاملاً با پشتکار» توصیف می‌کنند. او نگاه منتقدانه به آمریکا دارد مثلاً از منظر او یک جهان باز، چگونه آمریکا می‌تواند در رقابت برای نظم قرن بیست و یکم پیروز شود، او پاسخ می‌دهد:

 

ایالات متحده باید از تلاش‌ برای بازسازی نظم جهانی به گونه‌ای که با تصویر خودش سازگار شود، دوری گزیند و در عوض بر حفظ جهانی آزاد و باز سرمایه‌گذاری کند که در آن بتواند شکوفا شود»

 

در واقع او اصرار دارد بر نقش رهبری بین‌المللی آمریکا، اما با پرهیز از تکیه بر سلطه و برتری به عنوان سنگ بنای یک مأموریت لیبرال مسیحایی» به همین علت او راهبرد جهانی‌گرایی لیبرال» را جایگزینی عقلانی معرفی می‌کند.

 

لیسنر، جای جنگ‌ها، جنگ‌های مکاشفه» می‌گذارد تا تلاش آمریکا را بر یک ت خارجی عمل‌گرایانه‌تر ایجاد کند.»

 

تا جایی که من از تزهای خانم ربکا لیسنر آشنایی دارم او معتقد است -یعنی بنای فکری‌اش این است- جهان باید خود را برای یک آمریکای کمتر متکبر» آماده کند.

 

آنچه نوشتم، متنی توصیفی تفسیری است، تحلیل تزهای ربکا لیسنر جایش حالا نیست. آبان مشخص می‌شود کدام تیم از دو نامزد به کاخ سفید می‌روند. جناب آقا شیخ محمدرضا باراها آمار و اخبار انتخابات آمریکا را از چند ماه پیش که شروع شد -و معمولاً یک سال طول می‌کشد تا پایان پذیرد- در صحن مدرسه فکرت، پوشش داده است. این متن من هم، رُوش. ۱۴ ، ۶ ، ۱۴۰۳ دامنه دارابی.

 

با امام رضا ع

هم کنار حرم و هم کنار سخنان آن امامِ مُحتشم

من در روز شهادت امام رضا ع علاوه بر علاقه به آن امام مهربان، معمولاً بخشی از ساعاتم را با صحبت‌های آن حضرت مصاحبت می‌کنم. امروز سه تا از صحبت برای من قشنگ‌ترینش بود:

 

فرمود: علم گنجینه‌های کمال است و کلید‌های آن گنجینه‌ها، پرسش‌کردن است.

 

فرمود: سعی نمایید هر روز، از عطر استفاده نمایید و اگر نتوانستید، یک روز در میان، و اگر نتوانستید پس هر جمعه خود را معطّر و خوشبو گردانید.»

 

فرمود: بهترین کارها، شغل کشاورزی است، چون که در نتیجه‌ی کشت و تلاش، همه انسان‌های خوب و بد از آن استفاده می‌کنند. امّا استفاده خوبان سبب آمرزش گناهان می‌باشد، ولی استفاده‌ی افراد فاسق موجب شرم‌شان خواهد شد، همچنین تمام پرندگان و چرندگان از تلاش و نتیجه‌ی کشت، بهره‌مند خواهند شد.» ۱۵ ، ۶ ، ۱۴۰۳ دامنه.

 

دینداری از ۱۳۵۳ تا ۱۴۰۳ در ایران

پاسخ به پرسش سید سعید شفیعی دارابی در صحن مدرسه فکرت:


جناب آق سید سعید سلام. از پی‌جویی آن دوست نسبت به این موضوع ممنون. اما پرسش مهمی مطرح کردی. جواب پژوهشی می‌خواهد. اما جواب در خور صحن، این است از سمت من:

۱. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۴۰۳ ۵۰ سال زمان است.
۲. درین ۵۰ سال فن‌آوری علمی، نوآوری ی و هنری و نیز تئورهای دینی زیادی وارد زمان و زمانه شده است.

۳. این پویندگی موجب یا اختلال یا ارتقا در فهم و عمل دینی می‌شود.

۴. هر چه به قدیم‌تر برویم چون نوآوری کمتر می‌شود، دینداری خلوص بیشتری پیدا می‌کند.

۵. پس زمانه و تجهیزات روی ایمان اثرگذار است.

۶. مثلاً شاه اگر الآن همچنان سر قدرت بود با تفکر مستبدی که داشت، گمان کنم با پیام‌رسان‌های جهان می‌شد و برای بستن آن پول خرج می‌کرد. چون شاه از آزادی و انتقاد از خود باک داشت و بیمناک سلطنتش بود.

۷. از من دین فعلاً در نهاد همه هست، اما مناسک و اعمال شریعت شکل دیگری یافت. من هیچ کس را بی‌دین نمی‌گویم، اما در اجرای روزانه‌ی شریعت ممکن است حرف نو پیدا کرده باشد و دینداری را به سبک فهم نو می‌پوید.

۸. من خودم اهل مناسک به روش سنت هستم. بدعت و نوآوری و من‌درآوُردی از سوی مذهبیون و سکولارییون را درست نمی‌دانم.

۹. دین در بخش عمده‌ی آن امور مخفی فردی است. نمی‌شود دست به قضاوت فرد زد.

۱۰. در نهاد انسان امروزی ایران خدا خیلی حضور دارد، اما همین خداگرا، در عمل به احکامی که فقیهان توصیه یا دستوریزه و یا ارائه و تفسیر کردند، خودمختاری پیشه کرده است.

من برداشت خودم را از جامعه و نیز امور دینی گفتم. درست یا نادرست به گردن خودم. ممنونم از گشودن این موضوع.

 

تاکتیکِ استراتژیکِ اسرائیل

حال که محور فیلادلفیا (=صلاح الدین) مرز باریکه‌ی غزه و صحرای سینای مصر توسط ارتش اسرائیل تصرف شد و نمی‌خواهند هم از آن عقب بنشینند، اینک با یک شگفتی روبرو شدند. صاحب‌منصبان ارتش اسرائیل با چشم خود دیدند تونل‌های سراسر این مرز در سمت مصر، سال‌هاست اصلاً استفاده نشده است. یعنی مسدود است. حتی تلویزیون اسرائیل آن را نشان داده است. ارتش اشغالگر اسرائیل جدا ازین، ۴۰ کارگاه تولید اسلحه‌سازی حماس را در غزه کشف کرد که همه بدون اتکا به ورود تجهیزات از مرز مصر و محور فیلادلفیا، به ساخت موشک و راکت دست یافتند. یک بار دیگر نقشه‌ی میدانی را نگاه اندازید. اسرائیل تا از آن فیلادلفیا و سراسر مرز (خط نارنجی نقشه) به زیرِ کرم ابوسالم» عقب نرود، حماس حاضر نیست اسیران اسرائیل را با زندانیان خود مبادله کند. اینک اسرائیل چون در درون با قیام گسترده‌ی معترضان علیه‌ی دولتِ ائتلاقی حاکم، مواجه شد، من تحلیلم این است با این خبررسانی قصد دارد تاکتیکِ استراتژیکِ اسرائیل را محک بزند؛ عقب بنشیند و با مبادله‌ و آتش‌بس، فشار سنگین بر روی خود را از درون جامعه‌ی اسرائیلی و از بیرون افکار عمومی بین‌المللی، بکاهد. شکستش از جنگ مُحرز گشت. زیرا به یک سال نزدیک شد، اما هرگز با ارتش خود نتوانست حتی یک اسیر را آزاد کند، بدتر آن‌که، اخیراً با بمبارانش، شش اسیر خود را در غزه، هلاک کرد. ۱۶ ، ۶ ، ۱۴۰۳ دامنه دارابی

 

تبریک مدرسه فکرت

به تو آقامحسن دارابکلایی (فرزندآقاابراهیم دارابکلایی و سیده مریم صباغ دارابی) قهرمانی مقام سومت در مسابقات جشنواره‌ی نونهالان آینده‌ساز المپیک ۲۰۳۲» که با شرکت ۴۵۰۰ کُشتی‌گیر برگزار شد، تبریک می‌گویم. محسن‌جان! شایسته و لایق ظاهر شدی. آفرین بر تو. آن عکس نمازت هم که در خوابگاه داشتی اقامه می‌کردی، چشمم را گرفت. معنویت و قدرت کنار هم معجزه می‌کند. احسنت به خداپرستی‌ات حتی وسط مسابقات. قهرمان وطن و زادگاه، بر تو باد مبارکا. به مادرت و پدرت که هر دو مدرسه فکرت حضور دارند، درود بی‌عدد می‌فرستم و به مربیان محترمت نیز، احترام و خداقوت دارم. خدا پناه تو.

مدیر مدرسه فکرت

ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

تسلیت مدرسه فکرت

درگذشت جناب حاج محمد تقی دباغیان از بستگان محترم خاندان بزرگ دباغیان داراب‌کلا را به منتسبان آن مرحوم تسلیت می‌گویم. من ایشان را می‌شناختم. روحش در م در سعادت و رستگاری. بزرگواران دباغیان‌ها در صحن فکرت، و نیز فامیل‌های آن مرحوم در محل، بر شماها نیز تسلیت.

مدیر مدرسه فکرت

ابراهیم طالبی دامنه دارابی

 

آئین فردی و آئین جمعی

گزارشگر: ابراهیم طالبی دامنه دارابی

گرچه ربیع رسید، اما چون نخواسته بودم در ایام عزای امام رضا -سلام بر آن ساحت بادا- ورود کنم، اینک مطرح می‌کنم. نسبت به امام رضا میان ایرانی‌ها، هم آئین فردی وجود دارد و هم آئین جمعی. در آئین فردی هر فرد در طول سال، یا خودش یا با خانواده‌اش یا کمی ترکیب‌پذیرتر، با دوستانش (چه یکدست، چه ترکیب از زن و مرد) رهسپار مشهد مقدس می‌شود، حتی ممکن است چنین آئین فردی‌ را در روز شهادت آن حضرت اجرا کند. خودِ فرد است و آنچه دلش رضا می‌دهد نزد رضای رئوف صورت دهد.

 

اما آئین جمعی هم رسم و سنت در آمده است که می‌شود اینها را نام برد، البته من بر برخی از آئین جمعی من‌درآوُردی که به بدعت تنه می‌زند، نه تنها رغبت ندارم که عقیده هم ندارم. سال‌ها پیش با چشمم دیدم همین چند سال پیش که زنجیرنی با زنجیر تیغدار، بر پشت خود می‌زدند و خون فوّاره می‌زد. نیز دیده بودم قبلتر از آن، که فردی جلودار دسته، چندین سنگ ترازو را که حلقه‌ی تیز بر آن جوش شد، بر بدن پشت و سینه و شکمش فرو و آویزان می‌کرد و عین علَم و کُتل، نماد دسته‌ی زنجیرزنی بود. پرسیده بودم، جواب داد از تبریزند. این آئین‌های جمعی هم چند وقتی است در مشهد مقدس و مسیر آن رسم شده است:

۱. پیاده‌روی زیارت مشهد مقدس از نوع زیارت اربعین

۲. تپه‌ی سلام در یکی از اقامتگاه‌های مسیر پیاده‌روان، که به قربانی‌کردن گوسفند نذری هم می‌انجامد.

۳. عزاداری ن نوغان جنب خیابان شیخ طبرسی در عصر روز شهادت امام رضا با تشییع پیکر نمادین آن امام علیه‌السلام

۴. آئین خطبه‌خوانی!!!

۵. آیین سنت سقایی

۶. آئین شبیه‌خوانی مأمون عباسی

۷. آئین دسته‌روی زنجیر و طبل‌کوبی و سینه‌زنی.

از میان آئین‌های خوب و زیبای بالا، به آئین ۴ هیچ حسی ندارم، مراسمی فاقد پشتوانه معنوی و کاملاً نمایشی و تهی از روح با حضور افراد رسمی با چهره‌هایی اتوکشیده که از سر و روی آن پیداست فقط ظاهر است وَ الفاظ و شرکت صوری در صدر مراسم و مجلس. این آئین، بدعت است از نظر من که از زمان علیشاه حاکم آن زمان خراسان عصر قاجاریان وقف شد.

یک آئین دیگر هم شب‌های پنجشنبه در داراهد (آینه هم می‌گویند کناردست رواق شیخ بهائی، محلی که ما رفقا در پیمان زیارت رضوی» آنجا پاتوق دعا، قرآن و بحث روز داریم) منعقد می‌شود که آزاردهنده است؛ ما اعتراض هم کردیم، اما متصدی گفت این آئین، وقف شد! لاله‌های چراغ می‌چینند گرداگرد داراهد، فقط برخی خُدّام می‌نشینند قرآن قرائت می‌کنند که از ظاهر تعدادی‌شان معلوم است دستوری به آن آئین سهمیه خورده‌اند. بگذرم. همه‌ی زائرین را هم، از آن قسمت بیرون می‌کنند! که آیات قرآن بخوانند! دامنه دارابی

جمعبندی صحن

جمعه دیروز (۱۶ . ۶ . ۱۴۰۳)

جمعبندی صحن

جمعه دیروز (۱۶ . ۶ . ۱۴۰۳)

آقایان به ترتیب زمانِ نوشتن، در صحن چنین نوشته بودند: شیخ باقریان از خیار العباد گفت؛ پنج صفت بهترین بندگان. مثلاً مرتکب بدی شوند، استغفار (=درخواست چشم‌پوششی) می‌کنند. سید سعید از دو متضادِ لذت در برابر روز خوب و صبر در برابر روز بد، حرف زد. علی رحیمی از شعر نوشت؛ با مضمون آوُردن غبار از تربت آستان امام رضا ع. صدرالدین مراودت علمی مؤسسه‌ی مرحوم مصباح با مرکز دانشگاهی کانادا را ستود. جلیل قربانی از روی کاغذ ماندنِ سند چشم‌انداز سخن گفت و عمر کاریزما را نه تمام بلکه به دور باطل توصیف نمود. و سپس در یک میانبحث، از داراُهد و قبر شیخ بهائی حرم رضوی نکات گفت و نیز از مجاهدت صبغت‌الله مجددی افغان در برابر شوروی. حسن ابراهیمی از گشادتر کردن جاده‌ی داراب‌کلا گزارش داد. شیخ مالک با مزاح با من لطافت داد. شیخ محمدرضا بر وم بردن وام‌گیرندگان میلیاردی رئیسان بورس -که در آخرین وقت انتقال به دولت جدید به جیب زده بودند- به توپخانه برای شلاق‌زدن حرف زد و از انتخابات آمریکا آمار تازه داد و سپس از وضع بد مسافرت به شمال خبرهایی به صحن داد. سید رفیقم آق سید علی اصغر پراکنِش داراب‌کلایی‌ها در سراسر ایران را نشئت‌گرفته از اثربخشی سرزمین داراب‌کلا دانست. نیرو نیلوفر در رویدادنگاری دومش خداپرستی ورزشکاران ایران را مطرح کرد. آق سید حسین با تأکید بر نپسندیدنش از برخی رسوم و بدعت، بر وم دقت در مورد حرام نبودن برخی از بدعت سخن گفت. نیز از دیدارهایش در داراب‌کلا و بازتاب خطبه‌های نمازجمعه‌اش توسط شیخ غفاری. سید حمید نیز از سید آق حسین دارابی در تیم ژالکه خبر داد. امیر بر وام در بورس نقب زد و بر وم کفن و  دفن افراد بدون تبعیض در قبرستان عمومی گفت. قاسم لاری از صبحانه‌خوری خود با وزیر کشور در سالن سپاه پرده برداشت. آسید کمال‌الدین ماجرای بلعیدن حمید بن مَهران توسط دو شیر منقوش پرده، به اشاره‌ی ولایت تکوینی امام رضا ع نقل کرد که تصویرش در بالای دالان نُقاره‌ن حرم رضوی منقّش است. شیخ مالک مجدد در متنی بعد در شب، صله‌ی رحِمی را که آق سید حسین در محل کرد ستود و گفت این توفیق "شامل هر کسی نمی‌شود" خواست بر اصل صله میان ملت تأکید برده باشد. و در پستی دیگر با قبول آن نقل که دو شیر آن فرد را بلعیده بودند گفت: ″هر چه از امام درخواست می‌شود و سؤال می‌شود باید انجام بدهد اگر امام نعوذُ بالله نتواند انجام دهد او امام نیست." شیخ علی اکبر دارابکلایی با ستودن آق سید حسین شفیعی، ایشان را نماد "سعادت و ارشاد" دانست. و سپس در پستی مجزا شعری بار گذاشت که آخرین بیت آن این بود: از خاک پاک مشهد نقشی است بر جیبم . شادم امین» که از دوست، این یادگار دارم. سیدعلی ‌ای». شیخ محمدرضا در پست آخرشبش وام‌های میلیاردی بانکی و بورسی» اخیر آقای مجید عشقی را در یک خمره کرد. و آخرین پست جمعه را هم جلیل قربانی از شش تعریفش از شش عبارت ثقیل‌اللفظ -که من از سر بحث ادبی با وی مطرح کرده بودم- ارائه داد. و در پستی دگر از استارلینک شرکت اکس ایلان ماسک گفت. روشن سازم من، که استار یعنی ستاره. لینک یعنی پیوند. سرجمع یعنی بپیوندید به ستاره در جوّ تا با اینترنت ماهواره‌ای، هم‌اشتراک شوید. من دنبال نت رایگانم و با سرعت نور! ولی قربانی مرا به اینترنت چندصد دلاری! حواله می‌کند، آنم دلاری که در چند دولت قبل تا اکنون، روزبه‌روز زورش بر ریال زیادتر شد! روی ریال خاطره دارم دیروز، که بعد می‌گویم. دامنه دارابی

 

بیست و پنج تومانی

این پول مسکوک ایران است؛ ارزش اعتبارب آن هم‌وزن ذخیره‌ی طلا در خزانه‌ی ملی ۲۵۰ ریال است. هر پول چه نقد در دست هر کسی هست، یا در حساب بانکی یا بورسی‌اش اعتبار یا پس‌انداز یا سپرده‌ی سرمایه‌گذاری سودآور شده است، در واقع به همان میزان پولش نزد خزانه طلا دارد. اگر به میزان پول در دست و حساب و اعتبار مردم، طلا در خزانه موجود نباشد، آن پول خالی‌بندی است؛ به اصطلاح رایج پول بدون پشتوانه. هر مقدار پول یعنی نماینده‌ی مستقیم میزان ذخیره‌ی طلای آن کشور در دست مردم برای تبادل معاملات. به تعبیر من پول نائب‌طلا است.

حالا چرا این حرفا؟ دیروز بخشی از امورم را به چِکّلی‌پِکّلی پرداختم؛

مثلاً کردم کشوی ابزار تحریرم را تنظیم و تنظیف.
مثلاً کردم میخ‌جا، منجوق‌جا، منگه‌جا را ردیف.
مثلاً کردم میز کارم را ترتیب.
مثلاً کردم محل نشیمن خودم را تمیز.
مثلاً کردم ناخن‌های دست و پایم را شکیل.
مثلاً کردم کارهای خوب را تقلید.
مثلاً کردم مستند و درام طوبی را تعقیب.
ناگهان این سکه پیدا شد، شدم تطمیع!

حالا ماندم با این پول توی خونه که مدتی مدید تَه مَه گم شده بود، چه بخرم؟!

بخرم ماست؟! یک قاشق هم نمی‌شود!
بخرم آلسکا؟! لیس هم نمی‌دن بزنم!
بخرم پفک؟! تمامش باد است! ولی پفک هم نمی‌شود!
بخرم رومه؟! معلومه روزگار را زیر و رو نمی‌کنی!
بخرم سقّز؟! سقز که از آدامس جلو زد!

ولی هیچ چی نمی‌شه، حتی به گدای سمج هم بدهی کپِّل می‌کند! دامنه دارابی.

شرح سه لغت برای فارسی‌زبانان صحن فکرت:

چِکّلی‌پِکّلی: ور رفتن با اشیاء فراتر از کنجکاوی.

کپِّل: پرت کردن. دور انداختن. بر چیزی، چوب پرتاب کردن

تنظیم و تنظیف هم، فارسی‌اش می‌شود: تر تمیز

عصر مدرسه

هفتمین سال تأسیس مدرسه فکرت

مدرسه فکرت ۹۶

مدرسه فکرت ۹۷

معلم کیست؟

بازتاب مدرسه فکرت در میان جامعه‌ی داراب‌کلا

بازتاب مدرسه فکرت در داراب کلا

آئین ,امام ,دارابی ,مثلاً ,مدرسه ,فکرت ,مدرسه فکرت ,دامنه دارابی ,مثلاً کردم ,آئین جمعی ,آئین فردی ,طالبی دامنه دارابی ,ابراهیم طالبی دامنه ,فکرت ابراهیم طالبی ,تاکتیکِ استراتژیکِ اسرائیل
مشخصات
آخرین جستجو ها