علت ۱ : وقوع جنگ
علت ۲ : شورشهای داخلی دههی شصت
علت ۳ : باقی ماندن مشیء مسلحانهی گروهها
علت ۴ : تأسیس بسیج مستضعفین
علت ۵ : مکتبی - انقلابی بودن نهاد سپاه
علت ۶ : اعضای اولیهی سپاه
علت ۷ : ارتباط یون با سپاه
علت ۸ : تمایل مردم به رابطه با سپاه
علت ۹ : مأموریت بحرانی به سپاه
مقصد شریف با کدام شیوهی صحیح؟
امام خمینی رحمت الله در کتاب "شرح جنود عقل و جهل"ص ۳۱۲ تا ۳۱۵ مطلبی دارد بسمهم، با عنوان "رِفق و مُدارا" که چکیدهاش را میتوانم این طور برداشت کنم. عبارات داخل گیومه "." همه از آنِ قلمِ امام است :
اول
بر "مَدخلیتِ کامل" رِفق و مُدارا در "انجام امور" دست گذاشت؛ و این تفکر امام، وسعت دارد درین اثر؛ بسا که در "معاشرت با خلق" باشد؛ یعنی تدبیر امور دنیا. و چه بسا "راجع به امور دینی و هدایت و ارشاد" مردم.
دوم
روی امر و نهی (معروف + منکر) هم آن را دخیل میداند؛ یعنی ارشاد و حذردادن باید بر پایهی مدارا باشد و از رِفق و حُسن برخورد، مایه یگیرد.
سوم
بر همین اساس امام معتقد است در "ریاضت نفس و سلوک الی الله تعالی" انسان باید اول اهل رِفق و مُدارا باشد. استناد امام به این حدیث است که "رفق میمنَت دارد و خُرق و عُنف، شُوم است" رِفق چیست؟! معلومه خا، مساوی هست با نرمخویی. مدارا چیست؟! معلومه این هم؛ برابر است با معاشرت نیکو و تحمّل دیگران. ( اینجا )
چهارم
میرود روی آثار این اصل، که اگر بر فرض کسی بخواهد مثلاً "با شدّت و سلطه" کسی را به اطاعت وا دارد، امکان ندارد زیرا "قلب او همراه" نیست. مثال هم میزند امام، این مثال: "فتح قلوب از فتح ممالک بالاتر است". حتی "فتوحات اسلامیه در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بوده و اِلّا با عِده و عُده این پیشرفت غیرممکن بود."
پنجم
بالجمله چارچوب رِفق و مُدارا در نگاه امام رحمت الله، به عنوان یک شیوه و عقیده "در پیشرفت مقاصد، از همه چیز مؤثرتر است." بهترین نمونه برای این عبارت و تفکر آن حضرت، همان خُلق عظیم پیامبر اکرم صلوات الله است که دل همه را نرم میکرد، سپس مکتب را در قلب مینشاند. لذاست که درین کتاب برای مقاصد دینی مانند "ارشاد و هدایت مردم" اصل مدارا و رِفق از "مُهمات" شمرده شده است که "بدون آن، این مقصد شریف" طی نخواهد شد.
نکاتی بر نُدبه
برداشت تفسیری دامنه از ندبه
از همان لفظ نُدبه شروع کنم که شیون» است. شیون به چیست؟ شیون برای فراز و فرود. از یک سو ندبهخوان بهجت و سُرور از خود بروز میدهد تا داشتههای دینش را به رخ روحش بکشد تغذیهاش کند؛ عید کند خود را. کما این که ترجیح این است این دعا در سه عید بزرگ زمزمه شود نیز صبح جمعه که انسان تمام زوایای وجود شخصی برآمده از سرشت خود را جمعیت و اتحاد بخشد.
از نظر من چند جای این دعا، از همه جا نردبانتر است؛ ولو شیون برای نالیدن فرود (نقصهایی از جامعهی خود) باشد و یا شیون برای بالیدن فراز (کمالاتی از محیط مسلمین و داشتههای دین) از جمله این جاها:
یکم: آن جا، که آمده است:
اَینَ مُحی مَعالِمِ الدینِ و اهلِه» کجاست احیاگر نشانههای دین و اهل دین؟! معالم درین جا یعنی بقایا و نشانهها. فرض درین فراز برین گرفته شده که نشانهها و اهل آن نسیان رفته است؛ پس ظهور موعود را زود میخواهد؛ چرا؟ چون از مُردن ارزشها و اصول مذهبی در میان مردم نگران و غصهدار شده است، پس در انتظار احیاگر نشسته است. چون کمی بالاتر در مقام منتظر نالید که کی میشود بیایی که اَمْت و عِوَجِ و انحراف را درست کنی!
دوم: آن جا، که آمده است:
هَلْ اِلیکَ یابْنَ اَحمدَ سَبِیلٌ فَتُلقىٰ. یعنی آیا به سوی تو ای پسر احمد -صلوات الله علیه و آله و سلّم- راهی هست تا ملاقات شوی؟ این فراز شیون را به فاز شیفتگی و شیدایی میبرَد. دیگر نالیدن نیست، بالیدن است برای دیدار و دیدن. چون حضرت موعود ع در پِس پرده است، مشتاق، در مقام ندبه خود را متقاضی ملاقات با امام زمان ع معرفی میکند. چنین فکری، موجب حرکت تکاملی آن فرد میشود و در همان هنگام دعا احساس شکوه و شکوفایی میکند و غنچهی درونش باز میشود.
سوم: آن جا، که آمده است:
رَیّاً رَوِیّاً هَنیئاً سائِغاً. از همین فراز عجیب پایانی، با آن همه گریه و زاری، از خدا گوارایی و خوشی و شادی پایدار و کامل میخواهد که همچنان بر جانش جاری باشد و بر دریای درونش بریزد که پس از دریافت آن، حتی دیگر تشنگی دستش ندهد. این یعنی شیون باید به شیدایی پیوند بخورَد و جوش شود. پس ندبه ندای ناله است به سوی نوا. به عبارتی سیردادن دل از فردی مویهکُنان به فردی مُبتهج و شادمان. ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ دامنه توحید.
چرا نباید هر سایتی را باز کرد؟!
حد کم به دو علت. اینک برمیشْمُرَم:
یکم. علت اخلاق دینی:
دین به ایمانوردان بهآسانی اجازه نمیدهد که بر هر کاری دست یازند. ورود به هر سایت، زیان اخلاقی دارد. گاه آنقدر مسائلِ زرد در سایتها هست که انسان باید شرم کند حتی ثانیهای در آن درنگ و مکث کند؛ درنگ همانا و بیراهگی همانا و خسران همانا.
دوم. علت اخلاق حرفهای:
لابد مُخبر هستید سایتها اغلب دام و تور برای بازدیدکنندگان هستند؛ صیدشان چندین چیز است که من ورود نمیکنم. اما یک آدم حرفهای و زیرک، هرگز خود را در دام این صیادان سارق! نمیاندازد. برخی ازین سایتها با شگرد فریب تیتر میزنند؛ در تیترِ خبر، خواننده را با جملهی پرسشی و تعجبی و بدون تصریح اصل خبر، تحریک میکنند تا طرف دست به بازکردن آن پست بزند که کنجکاوی کند ببیند چی هست، اما واقعاً در آن ارزش خبری وجود ندارد. هدف اصلی آنان، نه خبر و اطلاعات دادن، که به نمایش گذاشتن تبلیغات فریبندهیشان است. یعنی با فکر تجاری، تور پهن میکنند برای مخاطبان احتمالی. دیگر این که بدذاتی برخی سایتها این است که در تَه یا گوشه و یا جاهایی مخفیتر از سایت، ویدئویی تبلیغی جاسازی میکنند که بدون رضایت و یا اختیار شما، خودبهخود دانلود میشود و این کار باعث سوختن بخشی زیاد از بستهی اینترنت یا هزینهی وایفای شما میشود بی آن که از چن باخبر بوده باشید. پس؛ برای درهم کوبیدن چنین شگردهایی، اساساً به سمت بازکردن چنین سایتهایی نروید که هیچ ارزش و حقی برای مخاطب قائل نیستند. گفته باشم. ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ دامنه توحید.
ادامه پستهای بعدی